در تحقیقات پیشین، توجه زیادی به نقش گره گشای این مدل، که مدیریت منابع انسانی (HRM) می تواند در تغییر سازمانی بپذیرد، شده و در نقطه مقابل توجه کمی به مدلسازی فرایندهای تغییر در در مدیریت منابع انسانی، شده است.
این مقاله خلل های موجود را با ایجاد مدلی از تاثیرات مطرح شده در مسیر یکپارچگی مدیریت منابع انسانی استراتژیک مورد بحث قرار می دهد.
طرح / روش / رویکرد : مصاحبه های زیادی با کارشناسان منابع انسانی، بخش مالی و مدیران تولید در 13 شرکت با بهترین عملکرد در استرالیا به منظور بررسی موانع و حمایت هایی که تحت یکپارچگی مدیریت منابع انسانی وجود دارد، انجام گرفته است
یافته ها: مدلی که ایجاد شده است از ایده های تحقیقاتی مختلف استفاده می کند تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهد که برای ایجاد یک استراتژی یکپارچه در مدیریت منابع انسانی به مجموعه خاصی از اصول و مبانی نیازمند می باشیم. چنین تغییرات نمادینی نمی تواند همیشه منجر به نتایج مطلوب در استراتژی مورد نظر گردد.
سازگاری های نمادین می بایست همراه با با سطوح عمیق تر، چه از نظر تخصص منابع انسانی و چه از نظر سهامداران در سازمان مد نظر قرار گیرد.
کاربرد عملی : این بررسی ها تعدادی از مفاهیم کاربردی در ارتباط با طرح های شغلی متخصصان منابع انسانی به همراه خود دارد:
نمونه هایی از آن برای مثال مواردی در ارتباط با پیشینه شغلی کسب و کار گسترده ترمی باشد که می تواند سطوح مورد نیاز هوش کسب و کار را ایجاد کرده و سهم باورکردنی در سطح تصمیم گیری استراتژیک مدیریت ارشد داشته باشد.
تحقیقات مورد نظر آینده نمونه های بیشتری را برای تست مدل مطرح شده، مد نظر قرار می دهد.
اصالت / ارزش : نتایج و واکنش های خاص مدل این تحقیق، نیازمند تغییرات ایدئولوژیکی از نقطه نظر متخصصان منابع انسانی و سهامداران در سازمان ها دارد.
نوع مقاله : مقاله پژوهشی